• برابر با : 20 - صفر - 1447
  • برابر با : Thursday - 14 August - 2025
4
روایتی از وصلت عاشقانۀ یک رهرو با شهدا؛

مسیری که دستان آرمان تا کربلا گشود

  • کد خبر : 4614
  • ۱۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۱
مسیری که دستان آرمان تا کربلا گشود
در آستانۀ اربعین، قصه‌ای از جنس معجزه آغاز شد؛ از اتاق ساده شهید آرمان علی‌وردی، جایی که دعاها پر کشیدند، تا موکب عشق در مسیر کربلا. دستان پرمهر شهید، راهی تازه گشود تا خادمی زائران حسین (ع) به هدیه‌ای آسمانی بدل شود و دل‌ها به ضریح عشق نزدیک‌تر شوند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پیک نکا، به نقل از بلاغ؛  قصه از یک خانه ساده آغاز شد، خانه‌ای که روزی خنده‌های یک شهید دهه هشتادی در آن پیچیده بود. حالا، همان اتاق کوچک، پل پرواز دل‌های عاشقی شده که راهی کربلا هستند. زهرا محمدزاده، یکی از خادمان موکب اربعین، از معجزه‌ای می‌گوید که با دعای یک شهید آغاز شد و با خدمت در مسیر زائران حسینی ادامه پیدا کرد.

خبرنگار: از حس و حال روزی بگویید که تصمیم گرفتید نامتان را در لیست خادمان اربعین بنویسید.

محمدزاده: آن روز دستانم می‌لرزید، اما قلبم سرشار از امید بود. وقتی اسمم را نوشتم، تصویر لبخند شهید آرمان جلوی چشمانم بود. گویی خودش مرا به این مسیر دعوت کرده بود و دستم را گرفت تا خادمی زائران حسین(ع) را تجربه کنم.

خبرنگار: ماجرای حضور در خانه شهید و شروع این مسیر چه بود؟

محمدزاده: خانه شهید، پر از عطر حضور آرمان بود. وقتی در اتاقش نماز خواندیم، انگار شهید هم همراه ما بود و دعایمان را به آسمان می‌برد. همان‌جا آرزو کردیم، تعجیل در فرج امام زمان(عج)، سلامتی رهبر انقلاب و این‌که امسال، حتی در آخرین لحظه، زائر کربلا باشیم.

خبرنگار: گفتید دچار عفونت چشم شدید و رفتن به اربعین برایتان ناممکن به نظر می‌رسید. چه شد که این گره باز شد؟

محمدزاده: واقعاً ناامید شده بودم اما در شب تاسوعا، در حیاط امامزاده ابراهیم (ع) آمل، درست شب تولد شهید آرمان، وقتی دلنوشته‌ها را برای خانواده‌اش جمع می‌کردم، با دلم از شهید خواستم شفاعتم کند تا بتوانم در این مسیر باشم. درست دو هفته بعد، بدون حتی یک درمان جدی، چشمانم کاملاً شفا یافت. برایم یک معجزه واقعی بود.

خبرنگار: حضور شما در خانه شهید در شب شهادت حضرت رقیه (س) اتفاقی بود یا نشانه‌ای برایتان داشت؟

محمدزاده: کاملاً بدون برنامه‌ریزی بود. بعدها فهمیدم همان شب، شب شهادت حضرت رقیه (س) است. وقتی سربند حضرت رقیه کنار عکس شهید را دیدم، دلم لرزید. آرمان عاشق حضرت رقیه (س) بود و من مطمئن شدم او دستم را گرفته تا امسال زائر اربعین باشم.

خبرنگار: چطور پیشنهاد خدمت در موکب به شما رسید؟

محمدزاده: در راه بازگشت، دوستم تماس گرفت و گفت یکی از موکب‌های تهران برای مسئولیت خواهران به کمک نیاز دارد و نام مرا پیشنهاد داده‌اند. گفتند همه هزینه‌ها با خود موکب است و فقط باید خدمت کنم. همان لحظه فهمیدم این هدیه شهید آرمان است؛ پاسخی به تمام دعاهایم.

خبرنگار: این تجربه چه تغییری در نگاه شما به شهدا و راهشان ایجاد کرد؟

محمدزاده: فهمیدم شهدا فقط یاد و خاطره نیستند؛ زنده‌اند، صدایمان را می‌شنوند و پاسخ می‌دهند. آرمان به من نشان داد که اگر برای خدا و اهل‌بیت قدمی برداری، آن‌ها راه را باز می‌کنند. این تجربه باورم را نسبت به شفاعت شهدا عمیق‌تر کرد.

خبرنگار: چه پیامی برای جوانانی دارید که شاید هنوز با فرهنگ ایثار و خدمت به اهل‌بیت (ع) آشنا نیستند؟

محمدزاده: به جوان‌ها می‌گویم شهدا فقط برای تاریخ نیستند، آن‌ها امروز هم همراه ما هستند. کافی است نیت خالص داشته باشیم، شهدا دستمان را می‌گیرند و بهترین مسیرها را برایمان رقم می‌زنند. خدمت در راه اهل‌بیت فقط در کربلا نیست؛ از خانه تا خیابان شهر خودمان می‌توانیم خادم باشیم.

شهید «آرمان علی‌وردی» در ۶ آبان ۱۴۰۱ توسط اغتشاشگران مظلومانه به شهادت رسید، جوان دهه هشتادی که برای تامین امنیت در مقابل دشمنان اسلام و انقلاب ایستادگی کرد تا اثبات کند که «فرهنگ ایثار و شهادت» در نسل دهه هشتادی‌ها هم بروز و ظهور دارد.

 

لینک کوتاه : https://peykneka.ir/?p=4614

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.