به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پیک نکا، به نقل از حوزه؛ در شب عملیات، التماسی سوزناک در میان همهمه و اضطراب، دلها را به روضه حضرت عباس (ع) گره زد. لحظاتی کوتاه از توسل و اشک، پیشدرآمدی شد بر پروازی بیبازگشت به سوی آسمان.
شب عملیات بود و ما هم درگیر کارها. تنهایی آمد تقاضایی داشت. قبول نکردم . رفت با واسطه آمد. می گفت: می خواهم برایم روضه بخوانی. فقط چند دقیقه. شاید دیگر فرصتش را نداشته باشم.
رفتیم پشت سنگر. گفتم چه روضه ای بخوانم گفت: دلم خیلی هوای حضرت عباس (ع) را کرده. فقط خواندن یک بیت کافی بود که با هم غرق مصیب شوند.
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
سقای حرم سید و سالار نیامد.
عملیات که شروع شد رمزش «یا ابوالفضل العباس (ع)» بود. یاد حرفش افتادم. بی سیم که زدم برای جویای احوالش. گفتند: شهید شده است.
انتهای خبر/