به گزارش پیک نکا، به نقل از بلاغ،کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ یکی از حوادث عبرتانگیزی برای ملت ایران بود، حادثهای که ریشه آن ازاینجا شروع شد که مصدق پس از ملی کردن صنعت نفت ایران و خارج شدن از یوغ استعماری انگلیس، در اشتباهی راهبردی به آمریکا اعتماد کرد و به آنها امید بست. این خوشبینی و سادهاندیشی مصدق آغاز ماجرای کودتای ۲۸ مرداد بود.
نفت، برکتی به نام ایران و نعمتی به کام انگلیس!
۵خرداد ۱۲۸۷ ه.ش بود که نفت در ایران و در خاورمیانه توسط « ویلیام ناکسى دارسى» کشف و استحصال شد که حاصل آن قرارداد ” دارسی” و استفاده انحصاری نفت به مدت ۶۰ سال به کمپانی Anglo-Persian Oil Company بود که از این قرارداد ایران تنها ۱۶٪ از سود سالانه این شرکت را به خود اختصاص مىداد. پس از انقراض قاجار و آمدن رضاخان با ژست وطنپرستی ۶ آذرماه ۱۳۱۱ در جمع وزیران خود قرارداد دارسی را در بخاری انداخت و سوزاند اما چه سود که ایران را از چاله به چاه عمیقتر روانه کرد و در هفتم خرداد ۱۳۱۲ه. ش قراردادى بهمراتب بدتر از قرارداد دارسى با دستیارى «تقىزاده» – وزیر وقت دارایى – و چند نفر دیگر، با دولت انگلستان منعقد کرد. این قرارداد دوم که به قرارداد ۱۹۳۳ مشهور شد، سیودو سال، مدت امتیاز انحصارى استعمار انگلیس را افزایش داد و امتیازى که در سال ۱۳۴۰ ه. ش به پایان مىرسید تا سال ۱۳۸۶ ه. ش تمدید یافت!
شرایط سیاسی آن زمان اجازه هیچگونه انتقاد و اعتراضی را به مخالفان این طرح نمیداد اما بعد از سقوط رضاخان در شهریور ۱۳۲۰ه.ش و ایجاد فضاى نسبتاً باز سیاسى برخى از نمایندگان مجلس به تنظیم این قرارداد اعتراض کردند. تقى زاده نیز اعتراف کرد که قرارداد را تحتفشار دولت بیگانه و رضاخان امضا کرده است تا این قرارداد ننگین در ماجراى نهضت ملى نفت در سال ۱۳۲۹ الغاء گردید.
آمریکا گرگی در لباس میش
رضاخان در شهریور ۱۳۲۰ از ایران گریخت. در میانهى جنگ جهانى دوم، نیروهاى متفقین بر ایران مسلط شدند و به خواست آنها محمدرضای پهلوى بهعنوان شاه جوان بر سرکار آمد. شاه جوان اختیارى از خود نداشت و دیگر سیاسیون و اجزاء دولت نیز در ایران کارهاى نبودند. در واقع کشور اشغال بود. این روند تا سال ۱۳۲۶ که درنهایت اشغالگران از کشور خارج شدند تقریباً ادامه داشت. نه مجلس شوراى ملى قدرت چندانى داشت و نه دولت و نه شاه. البته همه نیز بدون هیچ اختیارى نبودند اما آنچه تصمیمات اصلى را مىگرفت نیروى اشغالگر خارجى بهخصوص انگلستان و شوروى؛ یکى در جنوب و دیگرى در شمال بود. آمریکا براى حفظ منافع خود به خروج شوروى از شمال ایران کمکى کرد، همین باعث شد برخى خوشخیالها تصور کنند که آمریکا قدرتى آزادیخواه است که میتوان در برابر ابرقدرتهاى استعمارى باسابقه به دامان آن پناه بود.
رقابت قدرت در سالهاى ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۰ بر سر این بود که دربار شاه جوان پهلوى که اکنون میلى پیداکرده بود که دیکتاتورى پدرش را احیا کند بر ایران مسلط شود یا مجلس شوراى ملى بر اساس قانون اساسى مشروطیت بر کشور حاکم شود. شاه جوان متکى به حمایت انگلیس بود. انگلیس که روزگارى غربزدگان ایرانى مشروطیت ایرانى را مجبور به تقلید از آن مىکردند حال در کار حمایت از دیکتاتورى جدیدى بود که بتواند جاى خالى رضاخان را براى انگلیس فراهم کند. رقابتهاى مذکور در سالهاى ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۰ بالاخره با اتحادى که میان نیروهاى مذهبى و ملى ایجاد شد به پیروزى ملت در برابر دربار محمدرضا انجامید. مصدق، آیتالله کاشانى، نواب صفوى و… متحد شدند و با پیروزى در انتخابات مجلسى که شاه نتوانسته بود در آن اعمالنفوذ کند، دولتى ملى را بر سرکار آوردند. دولت ملى سالهاى ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ تجربهاى تاریخى و درسى ماندگار و عبرتى مثالزدنی براى ملت ایران است.
آمریکا میراثخوار استعمار انگلیس
محسن رحمانی کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به زمینههای حوادث ۲۸ مرداد ۳۲ گفت: این نهضت در مقطعى به وقوع پیوست که بعد از جنگ جهانى دوم، دو اتفاق مهم زمینهساز تغییرات در حوزه بینالمللى شد؛ یکى حضور قوى و پررنگ آمریکا در مناطق استعمارى اروپایىها بود که دیگر قادر به اداره آنها نبودند و به تعبیرى تسامحى آمریکایىها میراثخوار استعمار شدند و در حال تبدیل به استکبار جهانى بودند.
وی افزود: دوم اینکه نفت بهعنوان کالایى بسیار تعیینکننده در معادلات جهانى درآمده بود و به این دلیل تسلط بر منابع نفتى دنیا یکى از اهداف اساسى و تغییرناپذیر آمریکا از بعد از جنگ جهانى دوم تاکنون قرار گرفت.
کارشناس مسائل سیاسی بابیان اینکه دشمن دو دلیل دیگر نیز براى تقابل با نهضت ملى شدن نفت داشت اظهار کرد: اول اینکه با ملى شدن صنعت نفت در ایران این امر تبدیل به یک الگو براى کشورهاى دیگر منطقه مىشد تا منابع ملى خود را از چنگال قدرتهاى استعمارى خارج کنند، دیگری نیز غربىها باید بر منابع نفتى مسلط مىشدند تا از درآمدهاى بىحساب نفت ویرانههاى جنگ جهانى دوم را بسازند، و به این دلیل، آمریکا و انگلیس متحداً برنامه کودتا را به اجرا درآوردند.
رحمانی همچنین به عدمحمایت عوامل داخلی از دولت مصدق اشاره و عنوان کرد: تصمیمات و رفتارهاى دکتر مصدق، تخریب چهره آیتالله کاشانى که دیگر مانند قبل، از موقعیت مناسبى میان مردم برخوردار نبود، ناامیدی مردم نسبت به آینده، بىاعتمادى مردم نسبت به رهبران خود که درمجموع، این موارد باعث شد تا در روز کودتاى ۲۸ مرداد بهراحتى حکومت مصدق سرنگون شود و دوباره محمدرضا شاه به حکومت برسد.
استبدادگرایى یکی دیگر از عوامل شکست دولت مصدق بود زیرا مصدق با اینکه قبل از رسیدن به مقام نخستوزیری بارها در نطقهاى مجلسى خود، با واگذارى اختیارات قانونگذاری به دولت مخالفت کرده بود و آن را مخالف قانون اساسى مىدانست، در تیرماه ۱۳۳۱ از مجلس تقاضاى اختیارات قانونگذاری به مدت شش ماه را کرد که مجلس، در آن موقع با این تقاضا موافقت نکرد و او تحت عنوان اختلاف با شاه بر سر گرفتن پُست وزارت جنگ در ۲۵ تیرماه استعفا کرد، ولى سرانجام پس از قیام ۳۰ تیر و به قدرت رسیدن مجدد، در ۲۱ مرداد ۱۳۳۱ این اختیارات را از مجلس گرفت و براى بار دوم در دیماه همان سال تقاضاى تمدید این اختیارات را کرد. در آن موقع، آیتالله کاشانى که رئیس مجلس شوراى ملى بود با لایحه مصدق مخالفت کرد و آن را ناقض اصول ۱۱، ۱۳، ۲۴، ۲۵، ۲۷ قانون اساسى و اصول ۷، ۲۷، ۲۸ متمم آن دانسته و از اصل تفکیک قوا بهعنوان ضامن بقاى دموکراسى و آزادى ملت دفاع کرد.(۱)
مصدق و حذف عوامل حقیقى تولید قدرت سیاسى یعنى «مجلس» و «روحانیت» از صحنه رهبر نهضت
رضا سیفایی پژوهشگر سیاسی بر از بین رفتن پایگاه اجتماعی دکتر مصدق و مماشات با عوامل نفوذ بیگانگان تأکید کرد و گفت: عدم دستگیرى و مجازات جنایتکاران و مسببین کشتار مردم در ۳۰ تیرماه ۱۳۳۱، نجات قوامالسلطنه از اعدام و ممانعت از مصادره اموالش، با حمایت دکتر مصدق، انتصابات افراد معلومالحالى مثل احمد وثوق، احمد متین دفترى، شاپور بختیار، دکتر اخوى، نصرت اله امینى و… که یا در جنایت کشتار ۳۰ تیر دست داشتند و یا جاسوس انگلیس و آمریکا بودند، و همچنین توهینهاى آشکار طرفداران او به روحانیت و در رأس آنها آیتالله کاشانى مردم انقلابى را در حمایت از نهضت دلسرد کرد.
وی خاطرنشان کرد: حذف عوامل حقیقى تولید قدرت سیاسى یعنى «مجلس» و «روحانیت» از صحنه رهبر نهضت توسط مصدق که سرانجام با رفراندومی عجیبوغریب در ۱۲ مرداد ۱۳۳۲ مجلس را منحل کرد،که کودتاى ۲۸ مرداد تنها شانزده روز پس از انحلال مجلس به اجرا درآمد چراکه دیگر، سنگرى به نام مجلس براى افشاى نقشهها و توطئههاى دشمنان وجود نداشت و دست شاه و حامیان داخلى و خارجىاش براى اجراى نقشه کودتا باز بود.
پژوهشگر سیاسی اعتماد مصدق به آمریکاییها را یک اشتباه راهبردی و تاریخی دانست و خاطرنشان کرد: به فرمایش امام خامنهاى «مصدق یک اشتباه تاریخى انجام داد و آن تکیه به آمریکا بود. در مقابل دشمنى انگلیسىها، فکر کرد باید یک پشتیبانى در عرصه بینالمللى داشته باشد، این پشتیبان آن روز ازنظر او آمریکا بود؛ به آمریکایىها اعتماد کرد؛ امید او به آمریکایىها بود. از این خوشبینى و سادهاندیشى، آمریکایىها استفاده کردند، کودتاى بیست و هشتم مرداد را به راه انداختند. هر ملتى به آمریکا اعتماد کرد، ضربه خورد. حتى آنکسانی که دوست آمریکا بودند. حالا در کشور ما دکتر مصدق به آمریکایىها اعتماد کرد؛ براى اینکه بتواند خود را از زیر فشار انگلیسىها نجات بدهد، به آمریکایىها متوسل شد؛ آمریکایىها بهجای اینکه به دکتر مصدق که به آنها حسن ظن پیداکرده بود کمک کنند، با انگلیسها همدست شدند، مأمور خودشان را فرستادند اینجا و کودتاى ۲۸ مرداد را راه انداختند. مصدق اعتماد کرد، کتکش را هم خورد».
برجام تجربه تلخ اعتماد مجدد به آمریکا!
کودتاى آمریکایى – انگلیسى ۲۸ مرداد براى سرکار آوردن مجدد محمدرضا پهلوى به قدرت، در واقع نمادى ماندگار و عبرتى فراموشنشدنی براى همهى سیاسیون ملت ایران است، هرچند متأسفانه امروز نیز در داخل ندای اعتماد و اتکا به آمریکا از حنجره برخی از سیاسیون و روشنفکران کشور به گوش میرسد که تجربه برجام بدفرجام که نمونه دیگر تعامل و مذاکره با آمریکا بود به تلخکامی در حال سپری شدن است. « این برجام شد برای ما یک نمونه، یک تجربه. این تجربه به ما نشان داد که ما در هیچ مسئلهای نمیتوانیم (با او- آمریکاییها-) مثل یکطرف مورد اعتماد بنشینیم صحبت کنیم. امروز مسؤولین دستگاه دیپلماسی خود ما و همان کسانی که در این مذاکرات از اوّل تا آخر حضور داشتند، همینها دارند میگویند آمریکا نقض عهد کرده است، آمریکا زیر ظاهر آرام و زبانچرب و نرم مسئولانش و وزیر خارجهاش و دیگران، از پشت دارد تخریب میکند، مانع ارتباطات اقتصادی کشور با کشورهای دیگر دنیا است؛ این را مسؤولین خود برجام دارند میگویند. این حرفی است که بنده البتّه از یک سال پیش و یک سال ونیم پیش، مرتّب تکرار کردم که به آمریکاییها نمیشود اعتماد کرد – بعضیها سختشان بود قبول کنند – امّا امروز خود مسؤولین ما (میگویند).(مقام معظم رهبری ۱۱/۰۵/ ۱۳۹۵)