• امروز : یکشنبه - ۷ خرداد - ۱۴۰۲
  • برابر با : 9 - ذو القعدة - 1444
  • برابر با : Sunday - 28 May - 2023

اخبار ویژه

گزارش تصویری | نشست خبری فرماندار نکا به مناسبت فجر چهل‌وچهارم انقلاب اسلامی افتتاح و کلنگ‌زنی پروژه‌های چهل‌وچهارمین فجر انقلاب به ارزش بیش از ۴۰۰۰ میلیارد در نکا وقوع زمین لرزه در نکا/ زمین‌لرزه ۴.۲ ریشتری در مرکز مازندران گاز نکا وصل است /تکذیب هرگونه قطع گاز در مازندران متلاشی شدن باند سارقان موتورسیکلت در نکا گزارش تصویری | راهپیمایی محکومیت اقدام شنیع نشریه فرانسوی در نکا تنزل سفارت فرانسه تا حد کاردار از سوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی گزارش تصویری | رویداد بزرگ جمانه در آستانه ولادت حضرت زهرا(س) در نکا برگزاری رویداد جُمانه در آستانه ولادت حضرت زهرا(س) مخصوص بانوان به میزبانی نکا کشت قراردادی گندم درمزارع نکا دستگیری سارق اموال بیمارستانی در نکا سهل‌انگاری موجب آتش سوزی در جنگل‌های نکا شد گزارش تصویری | سومین سالگرد سیدالشهدای مقاومت در مسجد جامع نکا واحد ۴ بخار نیروگاه نکا پس از پایان تعمیرات غیر مترقبه وارد مدارتولید شد ادامه بازی علی کریمی در زمین دشمن/ جادوگری که دست از جادوی مردم ایران برنمی‌دارد آیا بن سلمان به سرنوشت سادات دچار می شود؟

1
,قاسم‌,دشت ,کربلای ,ایران؛

«قاسم‌»هایی که جسم کوچک اما روحی بزرگ داشتند

  • کد خبر : 3718
  • ۳۱ تیر ۱۳۹۹ - ۶:۰۸
«قاسم‌»هایی که جسم کوچک اما روحی بزرگ داشتند
فقط تربیت در مکتب حسین میتواند چنین فرزندانی را تربیت کند، چنین شیر مردانی که با جسمی کوچک، اما روحی بزرگ بتوانند در مقابل کفر بایستند و از حق با گذشتن از جانشان پاسداری کنند

به گزارش پیک نکا،  کم نبودند قاسم‌های کربلای ایران که همچون حضرت قاسم بن الحسن (ع) شهادت را چونان عسل، شیرین می‌دانستند و آگاهانه و شجاعانه پا به عرصه دفاع از اسلام و ایران گذاشتند و در مناطق عملیاتی، چون شلمچه، فکه، هویزه و… سر بر دامان سیدالشهدا (ع) جانانه جان دادند.

دانش‌آموز ۱۲ ساله شهید «محمدحسین ذوالفقاری» در جبهه‌های جنگ و در منطقه عملیاتی شوش به درجه رفیع شهادت نائل آمد. زادگاه او بخش شورک واقع در شهرستان میبد است که با تقدیم ۷۲ شهید و جاویدالاثر نام خود را در ردیف حماسه‌سازان و قهرمان‌پروران کشور به ثبت رسانده است، به‌گونه‌ای که در دوران دفاع مقدس به علت کثرت تقدیم لاله‌های ارغوانی به باغستان شهادت، به نام «شهیدیه» تغییر نام داد.

شهید ذوالفقاری در دهم فروردین سال ۱۳۴۸ در خانواده‌ای با ایمان و با معرفت به دین و مکتب اسلام متولد شد. در مهر سال ۱۳۵۵ در سن شش سالگی با نشاطی کودکانه پا به محیط با صفای مدرسه گذاشت. در پرونده محمدحسین در دبستان «سلمان» این عبارت به چشم می‌خورد: «دانش‌آموز محمدحسین ذوالفقاری از نظر دقت، فهم، حافظه، کوشش، سرعت عمل و اتکاء به نفس خوب است و در تلاش انفرادی فعال و در فعالیت‌های گروهی مدیر است.»

با آغاز جنگ تحمیلی، محمدحسین ۱۲ ساله درحالی‌که غنچه‌های جهاد و مبارزه را در باغ نیلوفری اندیشه خود پرورانده بود آهنگ جبهه کرد. علیرضا برادر بزرگ‌ترش که قبل از او به‌سوی عرصه عشق و حماسه شتافته بود، باب آشنایی عارفانه محمدحسین را با اسرار جبهه گشوده بود.

پدرش می‌گوید: پس از دیدن دوره آموزش نظامی پیش من آمد و گفت: پدر می‌خواهم بروم جبهه. گفتم: درس واجب‌تر است. گفت: در آینده هم می‌شود درس خواند، اکنون لازم است بروم. گفتم: تو چه‌کار می‌توانی انجام دهی؟ تو خیلی کوچکی هنوز ۱۲ سال بیشتر نداری! او ناراحت شد و گفت: می‌گویید من نروم؟ حتی نمی‌توانم برای رزمندگان آب ببرم که این‌چنین حرفی به من می‌زنید؟ گفتم: چرا. گفت: پس می‌روم، سرانجام عازم جبهه شد، با اینکه فرزند بزرگ‌ترم هم، در جبهه بود حرفی نزدم. چون او اصلاً فرزند این دنیا نبود و دل به این دنیا نبسته بود. نوجوان بود، ولی روح بزرگی داشت.

محمدحسین در تاریخ ۱۳۶۰/۰۷/۲۳، چون شهابی رهیده از خاک‌ریز شهر با سرعت نوری راهی کهکشان پرفروغ جبهه شد.

وقتی برادر بزرگ‌تر محمدحسین در تاریخ ۱۳۶۰/۰۹/۱۸ در منطقه لاله‌زار بستان به فیض عظیم شهادت نائل آمد، مسئولین تصمیم گرفتند بدون این‌که وی از شهادت برادرش مطلع شود، او را روانه میبد کنند. یکی از هم‌رزمانش می‌گوید: اما او از شهادت برادرش مطلع بود. وقتی به او گفتم حالا که برادرت به شهادت رسیده، بهتر است که به میبد بروی. او باروحیه‌ای عالی جواب داد: اگر بروم دیگر نمی‌گذارند به جبهه برگردم. هنگامی‌که اصرار کردم گفت او برای خودش شهید شده، آخرت برای اوست نه من و سپس گفت: اسلحه برادرم را برمی‌دارم تا دشمن بداند با چه کسانی طرف است.

سرانجام او را برای مراسم برادرش به میبد روانه می‌کنند. هنوز مراسم چهلم برادرش برگزار نشده بود که او با پیشانی‌بند سبزرنگ یا ثارالله رهسپار عرصه‌های عشق و ایثار می‌شود و پس از حماسه‌آفرینی‌های بی‌شمار در تاریخ ۲۸ دی سال ۱۳۶۰ در دشت شقایق‌خیز شوش بر اثر اصابت چندین ترکش خمپاره به هر دو دست و هر دو پا درحالی‌که زمزمه «یا حسین (ع)» بر لب داشت به لاله‌رویان هم‌رزمش پیوست.

لینک کوتاه : https://peykneka.ir/?p=3718

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.