به گزارش پیک نکا، به نقل از بلاغ، هر ساله در مناسبت سالگرد شهید صارمی، که در۱۷ مرداد ۱۳۷۷ در کنسولگری ایران در مزار شریف توسط نیروهای طالبان به شهادت رسید، با نامگذاری آن روز به روز خبرنگار، آئین تجلیل از خبرنگاران در شهرهای مختلف کشورمان برگزار میشود، که محتوای اغلب این آئینها، چند سخنرانی از سوی مسئولان و درد دلها و مطالبات خبرنگاران است و نهایت نیز اهداء لوح تقدیر به همراه هدیهای این مراسم به پایان میرسد و وعده بعدی این مراسم نیز در یکسال دیگر و چنین مناسبتی رقم میخورد.
مشکل اصلی فعالان رسانهای، فقدان نظام جامع رسانهای کشور است
قصه پر غصه خبرنگاران در نظام رسانهای کشور است که در الگوگیری از نظام کشورهای غربی و اروپایی مبتنی بر وابستگی رسانهها به کانونهای قدرت، اعم از سیاسی و اقتصادی، است. در آن کشورها رسانهها وابسته به لجنههای قدرت هستند و دغدغه اقتصادی ندارند و خبرنگار در چارچوب ارزشها و بایستههای آن کانون قدرت، به انجام وظائف میپردازد و در آن محدوده منافع تشکیلات خود، آزاد و صاحب طرح و ابتکار است و آن مرکز قدرت با تمام قوای حقوقی خود از خبرنگارانش دفاع میکند و بدلیل این حمایتهای حقوقی و قضایی، کمتر فعالان رسانهها در معرض تعرض و شکایات مسئولان و مراکز دیگر قرار میگیرند.
اما در کشور ما،رسانهها اعم از حقیقی یا مجازی یا وابسته به دولت هستند و یا حزبی و سیاسی و یا مسقل. رسانههای دولتی که مشکل چندانی ندارند هم به لحاظ مالی و هم حمایتهای حقوقی، ضمن آنکه این رسانهها خیلی اهل انتقاد از دولت و عملکرد مسئولان دولتی نیستند و بعبارتی، نمیتوانند چندان زبان مردم و ترجمان دردهای آنها مه ناشی از سوءکرد دولت است، باشند.
اقتصاد رسانهای، درد بیدرمان فعالان رسانهای کشور
گروه دوم رسانههایی هستند با ماهیت سیاسی و حزبی و یا جناحی، چون تعلق به یک جریان خاص سیاسی دارند و از آن ناحیه نیز حمایت مادی و معنوی میشوند، دغدغه کمتری در دو زمینه: نیازهای مالی و حمایتهای حقوقی دارند؛ میماند رسانهها و یا خبرنگاران آزاد و مستقل، که تنها دل در گرو مردم و انقلاب دارند و سعیشان این است تا امکان وجود دارد از منافع مردم دفاع کنند و مطالبات مردم را بازتاب دهند و زبانی باشند برای دردمندان و محرومان.
این گروه رسانهها بیش از دو گروه رسانههای ذکرشده دچار مشکل و در معرض شکایات و پیگیریهای قضایی قرار دارند و دود این شلاقها بیشتر آنها را میآزارد و مسئولان بهترین تجلیلی که در مراسم روز خبرنگار میتوانند از مجموع کنشگران این عرصه بعمل آورند، آزادگذاردن این فعالان در بازتاباندن فریاد و تظلمخواهی مردم است.
شکایت از خبرنگار، حربه ارعاب برای اعمال خودسانسوری
در بسیاری از این آئینها، استانداران و فرمانداران در سخنرانیهای خود به مسئولان استانی و شهرستانی دستور میدهند که شکایات خود از رسانهها را پس بگیرند و اگر نیاز شد از رسانهای شکایت شود، حتماً با مقام عالی دولت در استان و شهرستان نظرخواهی شود، لیکن این اظهارات در مناسبت روز خبرنگار تنها در حد سخنرانی و شعار باقی میماند و روند ارعاب رسانهها از طریق شکایت و پیگیریهای قضایی و حقوقی همچنان ادامه دارد که باید تحریم رسانه منتقد از دعوت در جلسات گرفته تا درج آگهی بهعنوان مهمترین مجرای اقتصاد رسانهای را نیز به این مقابله با رسانههای مردمی افزود، که واقعاً باید برای این معضل چارهای اساسی اندیشید و راه حل را تنها به توصیه و سفارشات در سخنرانیها خلاصه نکرد.
شأن و کرامت شغلی از شعار تا واقعیت
در نگاه سطحی، خبرنگاری و فعالیت رسانهای بسیار پرجذبه و شیک و آنکادره به نظر میرسد، اما با ورود عملی و آشنایی با واقعیتهای تلخ و شیرین آن، سختیها و دشواریهای زیانآور این حرفه بیشتر خود را خواهد نمایاند.
بخش شیرین و خستگیزدای حرفه رسانهای، تلاش برای حل مشکلات جامعه و انعکاس مشکلات و کاستیها و گام برداشتن در مسیر بهبود شرائط و رشد شاخصهای رضایتمندی مردم از نظام و مسئولان کشور و نشاندن لبخند رضایت به لبان جامعه است و طبیعی است که در این مسیر ناملایمات و ناسازگاریهایی نیز متوجه فعال رسانهای شود؛ اما باید پذیرفت که بخش اعظم این دشواریها در صورت برخورداری مسئولان از سعه صدر، میتواند وجود نداشته باشد و فعال رسانهای را در مسیر دستیابی به حل مشکل جامعه و کشور دچار رنج و زحمت نکند که اغلب این زحمات، بازدارنده و شکننده هستند.
در لابلای مشکلات اقتصاد رسانهای و تحقیر مسئولان از طریق تحریم فعال رسانهای و شکایت و اذیت و آزار او، دیگر سخن راندن از شأن و جایگاه فرهیخته خبرنگاری، که باز هم مثل بسیاری از مقولههای مربوط به این بخش، تعارفی بیش نیست.
برای حل این مشکل، فعال رسانهای باید مشفقانه در بیان دردهای جامعه و رساندن پیام مردم به مسئولان، احساس امنیت کنند. هر مسئولی نباید بتواند به دلائل واهی و با اتهام تشویش افکار عمومی، علیه خبرنگار اعلام جرم و شکایت کند. مکرر مشاهده شد که شکایت فلان مدیرکل بدلیل انعکاس اعتراض فلان صنف و یا فعالان فلان عرصه از یک رسانه، موجب تعجب دادگاه شده و نهایت رأی بر رفع اتهام و ناوارد بودن شکایت آن مدیرکل و یا آن مسئول شده و آن فعال رسانهای با وجود اینکه میتوانست علیه آن مسئول شاکی شکایت کند، اما بدلیل نجابت و پرهیز از حاشیهسازی از حق اعاده حیثیت خود خودداری کرد و شاید همین نجابتهاست که برخی مسئولان را گستاخ در اذیت و آزار خبرنگاران کرده است.
انتظار اولیه، درنظر گرفتن بخش حقوقی قوی در خانه مطبوعات و یا خانه رسانههاست که نهادی غیر دولتی با حضوب فعالان رسانهای میباشد، تا در دعاوی به نفع اعضاء خود وارد پرونده شود.
شمشیر داموکلس مسئولان بر سر اصحاب فعال رسانهها
خبرنگاران نیز بمانند سایر اقشار مردم با دهها و صدها مشکل شخصی و حرفهای دست بگریبانند و از حضور در محاکم قضایی و معطلی در کریدورهای دادسراها واقعاً اکراه دارند، چراکه هم از کار روزانه و پیگیریهای خبری و شرکت در کنفرانسهای خبری باز میمانند و هم در پیمودن مسیرها و فرایندهای قضایی بهجد ملول و دلافسرده میشوند، چون باید بازجویی شوند و به مراجع قضایی پاسخ دهند و ثابت کنند که قصد انجام وظائف حرفهایشان را داشته و هیچ مترصد زیرسئوال بردن این یا آن مسئول را نداشتند و تمام تلاش خود را بعمل آورند تا اتهام تشویش افکار عمومی را از خود دور کنند که وقتی این پروندهها متعدد شود، واقعاً غیرقابل تحمل و وقتگیر میگردد.
مواردی وجود دارد یک مسئول از یک فعال رسانهای از طریق واحد حقوقی خود چند شکایت همزمان میکند و واحد حقوقی ، که کارش برای این موارد است و بابت این کار حقوق دریافت میکند، هر روز برای هر پرونده آن خبرنگار را به دادگاه و دادسرا میکشاند تا بقول آن مسئول، خبرنگار به غلطکردن بیافتد و برای بعدها به خود اجازه ندهد کوچکترین مطلبی بهرغم نظر آن مسئول بنویسد!.
خبرنگار: دستمان همیشه زیر ساطور مسئولان است
خبرنگاری که تاکنون در چند نوبت مورد شکایت مسئولان قرار گرفته و حتی شهردار شهرش با بهانههای واهی مکرر از او شکایت میکند، با بیان اینکه دستمان همیشه زیر ساطور مسئولان بویژه شهرداریها که با پول خرج کردن و وکیل گرفتن ما را کلافه کردهاند، است میگوید: “هر چند دلخوشی رسانهها به حمایت استاندار مازندران از آنان در محاکم قضایی، دست و پای خبرنگاران را برای پرداختن به موضوعات گوناگون گشادهتر کرد اما در ادامه نیز روند شکایات از رسانهها قطع نشد و همچنان این روند در مازندران، به مسیر خود ادامه میدهد.
وی با بیان این مطلب که احمد حسینزادگان استاندار مازندران در نخستین هفته آغاز فعالیت رسمیش در استانداری در سال ۹۷ با ارسال دستورالعملی برای تمامی دستگاههای اجرایی، شکایت علیه رسانهها را ممنوع اعلام کرد، افزود: استاندار مازندران در این دستورالعمل همچنین از مدیران دستگاههای اجرایی استان خواست تا چنانچه شکایتی از رسانهها در محاکم قضایی دارند، پس بگیرند.
وی با اشاره به این مطلب استاندار مازندران که گفته بود نقد عملکرد دستگاهها و انتقاد از مدیران حق رسانهها به عنوان نمایندگان افکار عمومی است، تصریح کرد: نقد و انتقاد لازمه اصلاح امور و توسعه است و حسین زادگان با اعلام اینکه مدیران دستگاههای اجرایی حتی اگر نقدی غیرمنصفانه باشد نباید دست به شکایت علیه رسانه بزنند، تاکید کرد: تنها تهمت، افترا یا توهین کردن برای مدیران حق پیگیری قضایی ایجاد میکند.
این خبرنگار، که در حال حاضر نیز شهردار حکم جلب او را در آستانه روز خبرنگار گرفته، در ادامه اضافه کرد: آقای استاندار در تریبونهای مختلف به حمایت از رسانهها پرداخت و اعلام کرد: بیاییم به جای اینکه رسانهای را سرکوب کنیم، بستر را برای خبرنگاران و مدیران رسانهها فراهم کنیم تا انتقاد کنند و حرف دلشان را بزنند و باید این فضای نقد را در جامعه ایجاد کنیم، ولی آقای استاندار بداند که در مازندران هنوز پس از دو سال مسئولیت ایشان، همچنان خبرنگاران در نگاههای تنگ و یکسویه برخی از مسئولان گرفتار دادگاه و دادسراها هستند.
رسانه بدون انتقاد سازنده، فاقد پشتوانه مردمی و رسانه دولتی است
خبرنگار دیگری اظهار میدارد: رسانهها در راستای مطالبهگری اجتماعی، گاه زبان به نقد میگشایند و مشکلات، چالشها و اشکالات در مدیریت شهری، اجتماعی و اقتصادی را کمی برای مخاطبانشان تشریح میکنند تا کمی توجهمان به این موارد را بیشتر کنند، اما این موضوعات برای مدیران، زنگ خطر به حساب میآید و بهجای حل مسأله، به فکر پاک کردن صورت مسئله میافتند.
وی با اشاره به مظلومیت خبرنگاران، یادآور میشود: شهرداریها شاید آماج بیشترین نقد رسانهها قرار گیرند؛ چراکه بیشترین شکایات بنابر اعلام سازمان بازرسی کشور از شهرداریهاست، اما از سوی دیگر، این تجربه،شهرداریها را آب دیدهتر نکرده است و همچنان، راه شکایت و ارعاب خبرنگاران و رسانهها را در پیش گرفتهاند و شکایات علیه رسانهها با وجود اعلام ممنوعیت از سوی استاندار، همچنان بازارش در این ارگان داغ است، البته نباید فراموش کرد که برخی از باتجربههای این نهاد اجتماعی، راه تطمیع و نمکگیر کردن رسانهها از طریق رپرتاژ و هدابا را بهخوبی میپیمایند و متاسفانه خوب هم جواب میگیرند، البته نباید از حق گذشت که بسیاری از شهرداریها با آستان تحمل بالا از انتقاد استقبال هم میکنند که از آنها باید تشکر کرد، ولی برای مصونیت فعالان رسانه از آزارهای حقوقی و قضایی برخی مسئولان باید چاره اندیشید که به نظر میرسد اگر دیدگاه آقای استاندار از ناحیه شخص خودشان و با تاکید بر فرمانداران جهت نظارت بر عدم شکایت مسئولان بهخصوص شهرداریها، میتوان تا حدی امکان انجام وظیفه را برای خبرنگاران راستین بوجود آورد.
انتظار از دولت و مجلس یازدهم
خبرنگار یکی از هفتهنامههای محلی مازندران با انتقاد از برنامههای روبنایی و غیرمفید روز خبرنگار، اظهار داشت: واقعاً در این روز که با برپایی برنامههای یکنواخت و کلیشهای با دادن هدیهای شامل ظروف و یا کارت هدیه به شأن خبرنگار اهانت میشود، باید از سوی دولت و مجلس یازدهم، که امیدهای فراوانی را بوجود آورد، طرح جامع رسانهای کشور که جامعالاطراف همه ابعاد فعالیت رسانهای با تنوع گوناگون را در برمیگیرد، برای همیشه به اوضاع رقتبار رسانهها بهخصوص در حوزه اقتصاد رسانهای فعالان این عرصه را به سرانجام آبرومندانهای برساند که در شأن نظام اسلامی و پرورشدهنده خبرنگارانی بینالمللی شود.